ايمني در معادن زعال سنگ و ذغال شويي
تهويه در روش اتاق وپايه کاري مشکل است .تعداد کارگاههاي استخراج زياد است. وتمرکز کاري کم. به علاوه کارگاهها پيوسته در حال تغيير وحرکت است و بنابر اين افت فشار بسيار زياد است. استفاده از پرده هاي جلوگيري هوا در اين روش عملي مي باشد.
وسعت حوزه زغالدار طبس: 30 هزار کيلومتر مربع بين استانهاي خراسان ، يزد وکرمان
ذخاير زمين شناسي اين حوزه: حدود 5/2 ميليارد تن
شامل چهار ناحيه پروده (کک شو) ،نا يبند (کک شو)، مزينو (حرارتي) و آدوغي ( حرارتي)
مهمترين ناحيه از نظر کمي وکيفي زغالسنگ ناحيه پروده مي باشد
وسعت اين ناحيه 1200 کيلومتر مربع در 75 کيلومتري جنوب شهرستان طبس وذخيره ي معدني در ناحيه فوق حدود 398 ميليون تن مي باشد.
سنگهاي موجود در يک منطقه از زمين در حالت عادي از لحاظ تنشها ونيروهاي وارده به يکديگر در حالت عادل مي باشند. حال اگر عاملي باعث شود اين تعادل از بين برود در اطراف اين ناحيه نامتعادل شاهد دگرگونيهايي خواهيم بود. در اثر استخراج مواد معدني از زير زمين، فضايي متنوع از نظر هندسي با ابعاد گوناگون ايجاد خواهد شد که باعث برهم خوردگي تعادل در سنگهاي اطراف مي شود. بيشتر اين تاثير به صورت خرد شدن سقف بلافاصله وخمش آن به سمت فضاي خالي ايجاد شده نمايان مي شود که با حرکت به سمت بالا ورسيدن به سطح زمين از تاثير آن کاسته مي شود. به اين واکنش زمين در اثر ايجاد فضاي خالي در زير آن ، پديده ي نشست سطح زمين در اثر معدنکاري زيرزميني گويند. پس از گذشت مدتي از استخراج ماده ي معدني نشست به صورت جابجاييهاي قائم و افقي در سطح زمين ودر محدوده ي معيني ظاهر مي شود وبه مرور زمان مقدار آن افزايش مي يابد تا به حداکثر مقدار خود برسد.
همانطور که از شکل پيداست همه ي جابجاييهاي افقي به سمت مرکز پانل استخراجي اتو در اين نقطه ، جابه جايي به صفر مي رسد . جابه جاييهاي قائم در نقاط مرزي محدوده ي نشست در سطح زمين حداقل است وبا نزديک شدن به مرکز پروفيل نشست اين جابجايي افزايش مي يابد تا به حداکثر مقدار خود برسد.
نگهدارنده هاي قدرتي وظيفه ي نگهداري سقف بلافصل وايجاد يک نگهدارنده متحرک وجدا کردن منطقه ي تخريب شده از جبهه ي کار زغا ل جهت ايجاد محل کاري ايمن براي تردد افراد وماشين زغال کن مي باشد. علاوه بر اين راه مفيدي نيز براي تهويه جبهه کار فراهم مي نمايد نگهدارنده هاي قدرتي با توان زياد فشار کاملاً زيادي به سقف جبهه کار وارد مي کنند وچون اين فشار به صورت تقريباً ناگهاني ودر يک خط مستقيم نسبتاً بلند که همان جبهه کار است وارد مي شود باعث شکسته شدن لايه ي بلا واسطه مي شود. شکسته شدن سقف بلا واسطه تخريب منطقه ي پشت جبهه کار را به دنبال دارد وبه محض انجام عمل تخريب ، فشار از روي سقف جبهه کار برداشته مي شود و به منطقه ي تخريب شده پشت جبهه کار منتقل مي گردد که خود باعث تخريب بيشتر مي شود. بدين طريق با استفاده از نگهدارنده هاي قدرتي نه تنها تمامي سقف کارگاه پوشيده است بلکه فشار نسبتاً کمي بر روي سقف کارگاه استخراج اعمال مي شود.
زغالسنگ استخراج شده از جبهه کار لانگوال توسط شيرر ،بايد به سرعت از داخل کارگاه استخراج شده بيرون برده شود ،اين عمل توسط يک ناو زنجيري انعطاف پذير که در جلو جبهه کار ودر امتداد آن نصب شده انجام مي پذيرد. ناوزنجيري، زغالسنگ کنده شده توسط شيرر را به ورودي سر منتقل مي کند ودر آنجا زغالسنگ را بر روي نوار نقاله ي واسطه مي ريزد اين نوار نيز زغالسنگ را به نوار نقاله ي اصلي منتقل مي کند. علاوه بر حمل زغالسنگ ، ناوزنجيري به عنوان يک تکيه گاه براي پيشروي ماشين زغال کني وهمانند ريل راهنمايي براي آن عمل مي کند. از جمله کاربردهاي ديگر ناو زنجيري اين است که نگهدارنده هاي قدرتي با اتکا به ناو زنجيري وتوسط بازوي هيدروليکي که ناوزنجيري ونگهدارنده هاي قدرتي را به هم وصل مي کند، خود را به جلومي کشد.
ناو زنجيري متشکل از يک سر گرداننده ، چند نوع سيني ( سيني هاي مستقيم ، شيبدار، اتصال دهنده و واسطه)، زنجيرهاي اتصا ل، پره ها، وقسمت انتهايي مي باشد. يک زنجير بي انتها ميان سر گرداننده در ورودي سر و ورودي ته نصب شده است. پره ها نيز در فواصل ثابت به حلقه هاي زنجير متصل شده اند. در اثر حرکت زنجير ، پره ها نيز به حرکت در مي آيند وزغا لسنگ کنده شده را از جبهه کار را از تقا طع ورودي ته به تقاطع ورودي سر منتقل مي کند پس از تخليه ي زغال سنگ ،پره ها وزنجير از زير سيني ها به تقاطع ورودي ته باز مي گردند.
واحد محرک ناو زنجيري شامل پايه ، موتور الکتريکي، گيربکس وچرخ دنده مي باشد
شيرر دو طبلکه با بازوي متحرک: اين شيرر امروزه معمول ترين ماشين زغال کني در جبهه کارهاي لانگوال، لايه هاي با ضخامت مناسب مي باشد. اين شيرر در يک عبور ،برش کاملي از زغال را برداشته وبدون هيچ گونه کاهش توليدي، انعطاف پذيري مناسبي نيزدارد. در طي هر عبور به منظور انجام دقيق تر برش ، بايد طبلک جلويي بالا وطبلک عقبي پايين باشد. هنگام برش طبلک فوقاني، 70 درصد ارتفاع لايه وطبلک زيرين 30 درصد بقيه زغال سنگ را مي برد وزغالسنگ روي زمين ريخته را نيز جمع آوري مي کند. طبلکها حدود 7 تا 10 متر از يکديگر فاصله دارند
روشهاي برش با شيرر دوطبلکه:
تفاوت روشهاي برشي که با برنده هاي دو طبلکه استعمال دارند، در محل شروع خم snake در جبهه کار مي باشد خم بخشي از ناو زنجيري جبهه کار مي باشد که در آن قسمتهايي از ناو زنجيري براي شروع يک برش کامل به جلو رانده مي شود معمو لي ترين روشهاي برش برش با شيرر ، تکنيک نصف جبهه کار وروش نگهداري فوري جبهه کار هستند
الف) روش نصف جبهه کار: در اين روش پس از اينکه شيرر برش زغال را تا وسط جبهه کار انجام داد . ناوزنجيري ونگهدارنده هاي قدرتي از ورودي ته تا نزديکي وسط جبهه کار به جلو رانده مي شود.با ادامه برش شيرر به انتهاي جبهه کار در ورودي سر مي رسد پس از اين که شيرر به انتهاي ورودي سر رسيد ، طبلک جلويي به تدريج پايين آورده مي شود و طبلک عقبي بالا برده مي گردد. وحرکت شيرر به سمت ورودي ته آغاز مي شود تا شيرر به وسط جبهه کار برسد از اين قسمت به بعد شيرر شروع به برش زغا ل سنگ مي کند. تا به انتهاي ورودي ته برسد. در مدتي که شيرر مشغول برش لايه زغال سنگ است، ناوزنجيري ونگهدارنده هاي قدرتي از وسط جبهه کار تا ورودي سر به تدريج به سمت جبهه کار به جلو رانده مي شوند . در انتها نيز با با لا رفتن طبلک عقبي وپايين آمدن طبلک جلويي وقرار گرفتن شيرر در وسط جبهه کار چرخه ب برش کامل مي گردد.
ب) روش نگهداري فوري جبهه کار:
در اين روش طبلک جلوي شيرر نصب شده بر روي لبه ي ناوزنجيري در موقعيت بالا قرار دارد وطبلک عقبي نيز در موقعيت پايين قرار دارد. با حرکت شيرر در امتداد جبهه کار عمل برش زغال سنگ انجام مي شود. پس از اين که شيرر به سمت ديگر جبهه کار رسيد وعمل برش زغال سنگ کامل شد. ابتدا نگهدارنده هاي قدرتي با اتکا به ناو زنجيري وتوسط بازوهاي هيدروليکي به جلو رانده مي شوند وبا قرار گيزي نگهدارنده هاي قدرتي در محل مناسبشان با باز شدن بازوهاي هيدروليکي به جلو رانده مشوند.اين عمل باعث مي شود که شيرر مجدداًدر موقعيت برش در جبهه کار قرار گيرد با اين عمل يک چرخه ي برش با اين روش تکميل خواهد شد.
سرعت حرکت شيرر: حداکثر سرعت هاي شيرر دو طبلکه با بازوهاي متحرک در زماني که عمل برش را انجام نمي دهد بين 8 تا 12 متر در دقيقه وبرخي تا 18 متر بر دقيقه است ولي سرعت حرکت هنگام برش زغال سنگ کمتر است به طوري که سرعت ميانگين عملي آن به ندرت از 5 تا 6 متر بر دقيقه تجاوز مي کند.
جابه جايي شيرر: در مدلهاي قديمي شيرر جبهه کار طولاني با استفاده از نيروي خو د جلو ران در امتداد يک زنجير استاتيک که در طول جبهه کار ودر دو طرفشان به وسيله ي دو قلاب نصب شده بود حرکت مي کرد. سيتم جديدتر ومناسبتري که امروزه توسعه يافته جابه جايي بدون زنجير شيرر مي باشد. اين سيستم متشکل از دو بخش اصلي واحد کشش و ميله دنده يا صفحه ي دنده مي باشد. واحد کشش به قاب زيرين زيرين شيرر متصل است وميله دنده نيز به سمت منطقه ي تخريب سيني ناو زنجيري جبهه کار پرچ شده است . واحد کشش توسط پنج پيچ فولادي هم اندازه که روي محور خروجي نصب شده اند در طول جبهه کار حرکت مي کند . با در گيري اين پيچ ها با شکاف هاي روي ميله دنده ومحرک ماشين, شيرر نيز به حرکت در مي آيد. ميله دنده ها با استفاده از اتصالات تسمه اي فولادي در جاي خود محکم مي شوند.
ايمني مته ها ي شيرر: در حالتي که ازمته هاي فرسوده براي کندن زغال استفاده شود خطر انفجار گاز متان وجود دارد چون در اين حالت نسبت به حالتي که مته ها نو هستند امکان اصطکا ک بين سطح مته وسطح زغال و در نتيجه توليد جرقه بيشتر است.
در ناحيه پروده پنج لايه زغالي وجود دارد D- C1- C2- B1 –B2 که در طول 40 کيلمتر رخنمون دارند. شيب لايه در محل بيرون زده گي 20 تا 30 درجه که مقدار شيب در جهت عمق کاهش يافته به 5 تا 10 درجه مي رسد.ميزان ذخيره لايه ي C1که به روش مکانيزه در معدن مرکزي ومعدن شماره 1 خواهد بود 29 ميليون تن که 6 ميليون تن از طريق اتاق وپايه ومابقي ار روش استخراجي جبهه کار طولاني استخراج خواهد گرديد.
نوشتن نظر
نام شما:نظر شما: توجه : HTML ترجمه نمی شود!
رتبه: بد خوب
کد امنیتی را در کادر زیر وارد نمایید: