عامل تهديد کننده سلامتي کارگران معدن
پژوهشهاي صورت گرفته نشان ميدهد گازهاي موجود در معدن ميتواند صدمات جبران ناپذيري را به كارگران وارد كنند. ريه، پوست و چشمها ازآسيب پذيرترين اعضاي بدن هستند كه از گازهاي سميموجود در معدن آسيب مي بينند. انواع سرطانها و بيماريها ي پوستي ازجمله مواردي هستند كه در اين پژوهشها مورد بررسي قرار گرفته اند.معادن سرشار از گازهاي سرطان زايي هستند كه محيط را آلوده ميكنند ومتاسفانه فقدان آگاهي در اين زمينه باعث ميشود كارگران سالهاي متمادي درمعرض بيماريهاي گوناگون باشند و هيچگونه تدبيري براي مصونيت آنها انديشه نشود.
از سوي ديگر محققان بارها و بارها اعلام كردهاند كه دود حاصل از ديزلها از عوامل سرطان زا هستند كه پس از تلفيق با مواد شيميايي، گازهاي بيماري زا را تشكيل ميدهند. حداقل آسيب حاصل از مجاورت با اين گازها، ايجاد بيماريهاي پوستي، خارش چشم، سردرد، حالت تهوع و تنگي نفس است.
تحقيقات انجام شده در اين رابطه نشان ميدهد كه خطر حاصل از به كارگيري ديزلها درزير زمين 100 برابر بيشتر از بهكارگيري آن در روي زمين، كارگران را تهديد ميكند. اين در حالي است كه با گذشت زمان بر محبوبيت ديزلها افزوده شده و بر ميزان بهكارگيري آنها در معادن اضافه ميشود.
استخراج و انتقال ذغال سنگ در معادن گرد وغبار بسياري را به وجود ميآورد و ذرات ذغال سنگ به واسطه اين گرد و خاك در هوا منتشرميشوند.استنشاق اين گاز كارگران معادن ذغالسنگ را دچار بيماريهاي ريوي ميكند، اين در حالي است كه در معادن فلزي و سنگهاي قيمتي، ميزان سيليس موجود در هوا كارگران را بيمار ميکند.
محققان با بررسي ميزان سيليس موجود در هوا اعلام كردند كه با افزايش كار در معادن روز به روز بر ميزان بيماريهاي ريوي افزوده ميشود و كارفرماها موظف هستند كه با به كارگيري تكنولوژيهاي جديد از كارگران محافظت كنند.
از ديگر بيماريهايي که بر اثر کار مداوم در معادن ايجاد ميشود ميتوان به بيماريهاي استخوان اشاره کرد. بيشترين ناهنجاريهاي استخواني که منجر به زانو درد و پا درد ميشوند ريشه در کار مداوم معدن دارند.
تحقيقات انجام شده در اين رابطه نشان ميدهد که کارگر ان معادن بيش از کارگران ساير صنايع به بيماريهاي کمر به ويژه ديسک کمر مبتلا ميشوند. سالانه دهها ميليون دلار در آمريکا صرف درمان بيماريهاي مربوط به کمر ميشود و بيترديد کمک به حذف عوامل بيماريزا ميتواند نقش بسزايي در کاهش هزينهها و تضمين سلامتي نيروهاي کار داشته باشد.
پژوهشهاي صورت گرفته در اين رابطه بر اهميت اطلاع رساني تاكيد ميكرد. قوانين جديدي كه در آمريكا وضع شده از كساني كه به تازگي وارد كار معدن ميشوند دعوت ميکند تا آموزشهاي لازم را در رابطه با کار و تامين سلامت خود پشت سربگذارند اين گونه است كه نيروهاي تازه کار هشت ساعت از روز را در کلاسهايي ميگذرانند که با هدف آموزش نكات مربوط به حفظ سلامتي برگزار شود.
محققان از روشهاي مختلفي براي ارتقاي سطح آموزش استفاده ميكنند تا بر ميزان يادگيري افراد افزوده شود.تنها نگاهي به آمار مرگ و مير در معادن كافي است تا دريابيم چهارمين دليل مرگ و مير هنگام كار كارگران مربوط به برق گرفتگي است.90 درصد از كارگراني كه دچار برق گرفتگي ميشوند، جان خود را از دست ميدهند و 10درصد برجاي مانده نيز دچار سوختگي شديد ميشوند.محققان اعلام كردند كه تماس تجهيزات متحرك با سيمهاي برق در درون معادن يكي از دلايلي است كه به برق گرفتگي منجر ميشود.
گزارشهاي جديد حاكي از اين است كه در حال حاضر بالغ بر 650 معدن ذغال سنگ زير زميني و 240 معدن فلزي- غيرفلزي در آمريكا فعال هستند، اين در حالي است كه 236 تيم نجات در آمريكا به فعاليت ميپردازند. اعضايي كه در اين تيمها به فعاليت ميپردازند، بايد از جديدترين علوم مربوط به نجات مصدومين مطلع باشند و از فيزيك خوبي برخوردار باشند. تمامي اين عوامل كافي است تا مشكل ديگري را به مشكلات كارگران معدن بيافزاييد و اين امر چيزي نيست جز استرس مربوط به كار.
تجربه كار در معادن ثابت كرده است كه ميزان امنيت كارگران در اين محيط بسيار اندك است و آمارهاي جديد نشان ميدهد يك چهارم از كارگران اعتقاد دارند كه كارشان بزرگترين عامل ايجاد استرس در زندگيشان است.
رفتارهاي عصبي نخستين عكسالعملي است كه كارگران در برابر كار سخت روزانه در محيطي نا امن از خود نشان ميدهند.
ورود ماشينها به دنياي معدن باعث شد كه تا حد زيادي ازكار دستي كاسته و بر ميزان توليدات افزوده شود با اين وجود همين تجهيزات آسيبهاي بسياري را به كارگران وارد ميكنند و گهگاه موجبات مرگ آنها را فراهم ميكند. معدنكاران در خلال كارشان ارتباط تنگاتنگي با اين ماشينها دارند و بيترديد ارتقاي ماشينهاي موجود ميتواند نقش بسزايي در بهبود شرايط موجود برجاي بگذارد.
در سالهاي اخير پيشرفتهاي بسياري در تكنولوژيهاي معدن صورت گرفته است كه از آن جمله ميتوان به ارتقاي سيستمهاي كنترل از راه دور و تجهيزات خودكار اشاره كرد. در سالهاي اخير تلاشهاي بسياري براي جلوگيري از انفجار در معادن ذغال سنگ صورت گرفته است با اين وجود سالانه انفجارهاي معادن جان بسياري از كارگران را ميگيرد.
كارگران در خلال اين انفجارها يا جان خود را از دست ميدهند و يا اينكه در قسمتي از معدن به دام ميافتند و از آنجاييكه راه گريز ندارند، گازهاي سميرا استنشاق كرده و جانشان را از دست ميدهند. همانگونه که اشاره شد با حذف گازهاي آتشگير و کاهش متان ميتوان از ميزان انفجار کاست و در اين بين استفاده از دستگاههاي تهويه ميتواند ضريب امنيت کارگران را افزايش دهد.
در طول ساليان متمادي انفجارها نقش مهميدرعملكرد معادن داشتهاند چرا كه به كارگيري مواد منفجره كار را تسهيل ميكردند.
در طول سالهاي 1978و 2000، 106 معدنكار جان خود را از دست دادند و يك هزار و 50 نفر نيز به شدت آسيب ديدند. عملكرد دولت، معدنكاران ومراكز پژوهشي باعث شد كه اين آمار كاهش چشمگيري داشته باشند به طوريكه در سال 2001 تنها 7 تن از كارگران براثر انفجار درمعادن آسيب ديدند در حالي كه آمار مذكور در سال 1978 بالغ بر 140 نفر بود.
گزارشهاي موجود نشان ميدهد كه به هنگام استفاده از مواد منفجره برخي از كارگران بيش از اندازه به نقطه انفجار نزديك هستند و يا اينكه صخرههاي خرد شده به طرفشان پرتاب ميشود.
از سوي ديگر نگاهي به آمار مرگومير و تلفات معدن مبين اين حقيقت است که کار در معادن زير زميني با خطر سقوط صخره همراه است. ميزان مرگ ومير کارگراني که زير زمين کارميکنند پنج برابر افرادي است که در صنايع ديگر به فعاليت ميپردازند. بين سالهاي 1996 و 1998 نيمياز نيروهاي کار معادن زيرزميني بر اثر سقوط صخره و سقف معدن جان خود را از دست دادند. اين در حالي است که سالانه 500 تا 600 نفر نيز بر اثر سقوط سنگ مجروح ميشوند. در اين ميان استفاده از سيستمهايي که سقوط سنگها را هشدار ميدهند، ميتواند به نسبت زيادي از اين خسارات بکاهد.نکته ديگري که در خلال تحقيقات پيرامون کار در معدن به دست آمد اين حقيقت بود که کارگران معدن عمدتا افرادي هستند که در سنين ميانسالي به سرميبرند.
آمار به دست آمده توسط سازمان ملي معدن آمريكا حاکي از اين است که نيمياز نيروهاي کار معادن
زير زميني در شرف بازنشستگي هستند و مدت زمان 5 تا 7 سال به طول ميانجامد تا نيروهاي جديد بتوانند جايگزين اين کارگران شود.
آمارگيري که در سال 2004 توسط اداره کار آمريکا صورت گرفت نشان داد که متوسط سن معدنکاران 45 سال و نه ماه است اين در شرايطي است که متوسط سن کارگران صنايع ديگر 40 سال و 5 ماه است. اين حقيقت دو نگراني را به وجود ميآورد. يکي اينکه چگونه ميتوان اطلاعات و تجربيات کارگران ميانسال را به نيروهاي جوان منتقل کرد و دوم اينکه با توجه به بالا رفتن سن نيروهاي کار و تحليل رفتن قواي آنها ، چگونه ميتوان سلامتي شان را در سالهاي آينده تامين کرد.
ظرافتهاي موجود درکار معدن و صنايع معدني به گونه ايست که به يک باره نميتوان چارهاي براي تمامي مشکلات يافت اما انجام تحقيقات وپژوهشهاي متنوع ميتواند راهگشاي دست يابي به فردايي باشد که درآن بهرهوري بهينه ميشود و فضايي امن براي کار و فعاليت کارگران تامين ميشود.
نوشتن نظر
نام شما:نظر شما: توجه : HTML ترجمه نمی شود!
رتبه: بد خوب
کد امنیتی را در کادر زیر وارد نمایید: